مانی وشعر خوندنش
به نام خدا
جوجه طلا مامان
تقریبا صدای بعضی پرند ها رو بلدی و وقتی اسمشون رو میگم تو هم صداشون رو در میاری
میگم مانی
میگی:بههه
میگم:بع بعی میگه؟
میگی:بع بع
میگم:دنبه داری؟
میگی:نه نه
میگم:هاپو میگه؟
میگی:هاپ هاپ
میگم:جوجه میگه؟
میگی:جیک جیک
میگم:اردک میگه؟
میگی:کواک کواک
میگم:کلاغه میگه؟
میگی:گار گار
برات شعر میخونم و تو هم جوا ب میدی بهم
برات میخونم:
من که جیک و جیک میکنم برات تخم کوچیک میکنم برات بزارم برم؟
نگام میکنی و با لبخند میگی:
نه نه
باز میگم:
من که هاپ و هاپ میکنم برات دزد ها رو فراری میدم برات بزارم برم؟
بازم میخندی و میگی:
نه نه
و بعد میای و میبوسی من رو
بهت میگم مانی برا مامانی شعر بخون میگی:
جوجه جوجه ططایی نوشش ........................
دیگه بقیه رو متوجه نمیشم بعد که تموم میشه با هم دست میزنیم و سریع میای بغلم
پسرکم خیلی دوستت دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی